
S4E6: من نوب نیستم.
25.12.2025 | 26 Min.
🎙️ دیوان – فصل ۴، قسمت ششم🧵 خلاصه داستان قسمت قبلی:رستم برای نجات شاه ایران تا اینجا چهار خان از هفتخان رو رد کرده. بعد از نبرد سنگین با اژدها، رسید به یه سفره رنگین وسط کویر! 🍖🍷🎶بیخبر از همهجا نشست به کباب و شراب و موسیقی، غافل از اینکه پشت این مهمونی، یه توطئهی جادویی خوابیده! یه زن زیبا ظاهر شد، اما خیلی زود لو رفت که جادوگره. رستم هم با کمند گرفتش و با یه ضربه خنجر، کارش رو تموم کرد. 🗡️بعدش با رخش به راه افتاد، رسید به یه سرزمین تاریک و پر رمز و راز. رستم خوابیده بود وسط علفزار، که یهو یه دشتبان محلی رخش رو دید و با شلاق افتاد به جونش! 🐴💥 رخش فرار کرد سمت رستم، اونم با عصبانیت گوشهای دشتبان بیچاره رو کند و ولش کرد.دشتبان گریهکنان رفت سراغ قلدر محله، اولاد، و حالا این قلدر افتاده دنبال انتقام گرفتن از رستم! خان پنجم رسیده و باید دید قهرمان ما چه میکنه… 🌾🔥🎧 پادکست دیوان رو هر دو هفته یکبار بشنو!در «دیوان»، داستانهای شاهنامه رو از اول تا آخر با زبان ساده، امروزی و طنزآمیز میشنوی؛ درست مثل یه قصهی جذاب که برات تعریف میکنم.📌 دیوان رو بشنو روی پلتفرم دلخواهت:Castbox: https://castbox.fm/channel/id6303699Apple Podcasts: https://podcasts.apple.com/de/podcast/id1771702282Spotify: https://spotify.link/diwan📺 ویدیوی همین قسمت رو در یوتیوب ببین:کانال یوتیوب «دیوان» رو دنبال کن تا خلاصههای تصویری و نقاشیهای ۵۰۰ ساله شاهنامه طهماسبی رو از دست ندی.🔗 https://www.youtube.com/@Diwan-podcast📱 اینستاگرام دیوان:@diwan.podcast💬 تو هم مثل ما عاشق شاهنامهای؟نظرت درباره این قسمت رو برام بنویس یا توی اینستاگرام دیوان پیام بده!

S4E5: جوجو!
11.12.2025 | 23 Min.
🎙️ دیوان – فصل ۴، قسمت پنجم🧵 خلاصه داستان قسمت قبلی:رستمِ بیچاره که به خاطر بلندپروازیهای شاه ایران مجبور شده بود بره توی هفتخان، تا اینجا سه خان پرماجرا رو رد کرده:🐎 خان اول: رستم خوابیده بود وسط نیزار، و رخش تنهایی با یه شیر غولپیکر جنگید و کُشتش — اونم بدون اینکه رستم حتی از خواب بیدار بشه!💧 خان دوم: رستم و رخش از تشنگی داشتن جون میدادن که یه ببر سفید کوچولو ظاهر شد و اونا رو به یه چشمه نجات داد.🐉 خان سوم: درست وقتی رستم کنار چشمه لم داده بود برای یه چرت، یه اژدهای غولپیکر سبز شد! رخش چندبار خواست بیدارش کنه، اما هر بار اژدها غیب میشد و رستم فکر میکرد رخش دچار توهم شده! آخر سر، اژدها رو دید، عصبانی پرید وسط میدون و با کمک رخش، حساب اژدها رو کف دستش گذاشت.حالا ببینیم در ادامه، چه خانهایی جلوی پای رستم سبز میشه…🎧 پادکست دیوان رو هر دو هفته یکبار بشنو!در «دیوان»، داستانهای شاهنامه رو از اول تا آخر با زبان ساده، امروزی و طنزآمیز میشنوی؛ درست مثل یه قصهی جذاب که برات تعریف میکنم.📌 دیوان رو بشنو روی پلتفرم دلخواهت:Castbox: https://castbox.fm/channel/id6303699Apple Podcasts: https://podcasts.apple.com/de/podcast/id1771702282Spotify: https://spotify.link/diwan📺 ویدیوی همین قسمت رو در یوتیوب ببین:کانال یوتیوب «دیوان» رو دنبال کن تا خلاصههای تصویری و نقاشیهای ۵۰۰ ساله شاهنامه طهماسبی رو از دست ندی.🔗 https://www.youtube.com/@Diwan-podcast📱 اینستاگرام دیوان:@diwan.podcast💬 تو هم مثل ما عاشق شاهنامهای؟نظرت درباره این قسمت رو برام بنویس یا توی اینستاگرام دیوان پیام بده!

S4E4: ببعی بازیگوش.
27.11.2025 | 24 Min.
🎙️ دیوان – فصل ۴، قسمت چهارم🧵 خلاصه داستان قسمت قبلی:کیکاووس بدبخت افتاده بود ته یه سیاهچال، کور و بیتخت و تاج، و مدام خودش رو ملامت میکرد که چرا گوش به حرف نزده!از اون طرف، یه کودکسرباز زرنگ با هزار دوز و کلک خبر زندانی شدن شاه رو درآورد و خودش رو رسوند به زابل. زال و رستم خبردار شدن.زال یهکم غر زد که: «دیدی گفتم نرو؟!» ولی بعدش گفت: «الآن وقت غر زدن نیست، باید نجاتش بدیم.»سریع رستم رو صدا کرد: «پسر جان، وقت دیوسابی رسیده!»رستم هم سوار رخش شد، با دعای مامان و باباش راه افتاد.وسط راه گرسنه شد، یه گور شکار کرد، کباب زد و شکم رو پر کرد. بعد هم گذاشت رخش حسابی علف بخوره و خودش رفت یه چرتی بزنه…اما خبر نداشت این نیزاری که رفته توش، خونهی یه شیر خفن و عصبانیه! 🦁🔥اولین خان رستم همینجا شروع میشه…🎧 پادکست دیوان رو هر دو هفته یکبار بشنو!در «دیوان»، داستانهای شاهنامه رو از اول تا آخر با زبان ساده، امروزی و طنزآمیز میشنوی؛ درست مثل یه قصهی جذاب که برات تعریف میکنم.📌 دیوان رو بشنو روی پلتفرم دلخواهت:Castbox: https://castbox.fm/channel/id6303699Apple Podcasts: https://podcasts.apple.com/de/podcast/id1771702282Spotify: https://spotify.link/diwan📺 ویدیوی همین قسمت رو در یوتیوب ببین:کانال یوتیوب «دیوان» رو دنبال کن تا خلاصههای تصویری و نقاشیهای ۵۰۰ ساله شاهنامه طهماسبی رو از دست ندی.🔗 https://www.youtube.com/@Diwan-podcast📱 اینستاگرام دیوان:@diwan.podcast💬 تو هم مثل ما عاشق شاهنامهای؟نظرت درباره این قسمت رو برام بنویس یا توی اینستاگرام دیوان پیام بده!

S4E3: پسر شجاع.
13.11.2025 | 26 Min.
🎙️ دیوان – فصل ۴، قسمت سوم 🧵 خلاصه داستان قسمت قبلی:زال از زابل بلند شد اومد به دربار کیکاووس که یهکم عقل این شاه تازهکار رو سر جاش بیاره.با احترام و کلی تعارف نشست روبروش، از تجربه پادشاههای قدیم گفت، از خطرهای مازندران گفت… خلاصه مثل یه آدم منطقی خواست منصرفش کنه.ولی کیکاووس؟ توی دنیای خودش بود! خودشو بالاتر از فریدون و کیقباد میدید و فکر میکرد اومده برای قهرمانبازی!زال ناامید برگشت، و کیکاووس هم با لشکرش راه افتاد به سمت مازندران.اولش یهکم غارت و آتیش و کشتار راه انداختن، اما وقتی خبر رسید به شاه مازندران، اونم دیو سپید و ارژنگ دیو رو فرستاد سراغشون!نتیجه؟ دیو سپید خیلی راحت با جادو و حقههاش، لشکر ایران رو تارومار کرد. کلی کشته دادند و خود کیکاووس و یه مشت از اطرافیانش کور و اسیر، تقدیم شاه مازندران شدند!حالا ببینیم بعدش چی میشه…🎧 پادکست دیوان رو هر دو هفته یکبار بشنو!در «دیوان»، داستانهای شاهنامه رو از اول تا آخر با زبان ساده، امروزی و طنزآمیز میشنوی؛ درست مثل یه قصهی جذاب که برات تعریف میکنم.📌 دیوان رو بشنو روی پلتفرم دلخواهت:Castbox: https://castbox.fm/channel/id6303699Apple Podcasts: https://podcasts.apple.com/de/podcast/id1771702282Spotify: https://spotify.link/diwan📺 ویدیوی همین قسمت رو در یوتیوب ببین:کانال یوتیوب «دیوان» رو دنبال کن تا خلاصههای تصویری و نقاشیهای ۵۰۰ ساله شاهنامه طهماسبی رو از دست ندی.🔗 https://www.youtube.com/@Diwan-podcast📱 اینستاگرام دیوان:@diwan.podcast💬 تو هم مثل ما عاشق شاهنامهای؟نظرت درباره این قسمت رو برام بنویس یا توی اینستاگرام دیوان پیام بده!

S4E2: اکبرجوجه در مازندران.
30.10.2025 | 26 Min.
🎙️ دیوان – فصل ۴، قسمت دوم 🧵 خلاصه داستان قسمت قبلی:بعد از کلی جنگ و خونریزی، بالاخره ایران یه پادشاه درستوحسابی پیدا کرد: کیقباد!کیقباد اومد، اسطخر رو کرد پایتخت، صد سال هم مثل کوه حکومت کرد.اما خب، هر حکومتی یه روز تموم میشه… کیقباد هم بعد از صد سال رفت، و نوبت رسید به پسرهاش. از بین چهارتا پسر، کیکاووس به تخت نشست.کیکاووس؟ جوون خوشتیپ، خوشگذران و البته یهکم زیادی جاهطلب!تو یکی از همین مهمونیها، یه رامشگر از مازندران اومد و شروع کرد از سرسبزی و خوشی اون دیار تعریف کردن.کیکاووس هم که کلا دنبال بهونه برای لشکرکشی بود، همونجا تصمیم گرفت بزنه به دل مازندران و اونجا رو هم ضمیمه ایران کنه.بزرگان ایران دیدن این تصمیم یه جورایی دیوونهبازیه، نامه نوشتن به زال که: بیا این شاه تازهکار رو یهکم جمعوجور کن!و حالا زال داره از زابل راه میفته به سمت اسطخر…🎧 پادکست دیوان رو هر دو هفته یکبار بشنو!در «دیوان»، داستانهای شاهنامه رو از اول تا آخر با زبان ساده، امروزی و طنزآمیز میشنوی؛ درست مثل یه قصهی جذاب که برات تعریف میکنم.📌 دیوان رو بشنو روی پلتفرم دلخواهت:Castbox: https://castbox.fm/channel/id6303699Apple Podcasts: https://podcasts.apple.com/de/podcast/id1771702282Spotify: https://spotify.link/diwan📺 ویدیوی همین قسمت رو در یوتیوب ببین:کانال یوتیوب «دیوان» رو دنبال کن تا خلاصههای تصویری و نقاشیهای ۵۰۰ ساله شاهنامه طهماسبی رو از دست ندی.🔗 https://www.youtube.com/@Diwan-podcast📱 اینستاگرام دیوان:@diwan.podcast💬 تو هم مثل ما عاشق شاهنامهای؟نظرت درباره این قسمت رو برام بنویس یا توی اینستاگرام دیوان پیام بده!



Diwan Podcast | پادکست فارسی دیوان