Partner im RedaktionsNetzwerk Deutschland
PodcastsKunstشعر | با صدای شاعر

شعر | با صدای شاعر

Schahrouz
شعر | با صدای شاعر
Neueste Episode

Verfügbare Folgen

5 von 341
  • ایرج جنتی عطایی | تا گل سرخ شدن
    ▨ نام شعر: تا گل سرخ شدن▨ شاعر: ایرج جنتی عطایی▨ با صدای: ایرج جنتی عطایی♪ پالایش و تنظیم: شهروز──── ♪ ────این شعر در رثای خسرو گلسرخی سروده شده────────باغبان، پیر ِ گریان ِشبیخون خورده، گفت:-" بی تو ای غنچه گل سرخهمه گل‌هایم، گل ِ حسرت شده‌اندو نسیم، بوی بی‌باوری و تسلیمبوی تن در دادن دارد▨خاک اگر خاک کرامت باشددهن ِ باغ پر از فریاد استو درخت، سرخی ِ کینه‌ی گل را می‌سرایدبا خشمکاش؛ ای کاش باز در باغ، گل ِسرخی بودباغبان بر سر نعش ِ گل ِ سرخ نشستگل ِسرخ، آخرین سرخ گل ِخون‌آلودگل شهیدِ نعره‌ی باغستانگل سرخ، تیرباران شده‌ی جوخه‌ی یخزیر رگبار ِ زمستانی ِ شبخواب آزادی رویش می دید▨قلب سبز گل سرخبا صدایی خونین در شب باغ سرود:-"از شب سرد زمستان تا سحرسحر سرخ بهارفاصله فریاد استتا گل ِ سرخ شدن راهی نیستمی توانی گل سرخی باشی"باغبان اشکش را با پر ِ شال ِچهل تکه زُدود▨سی‌ام بهمن ماه ۱۳۵۳ایرج جنتی عطایی
    --------  
    3:32
  • هوشنگ چالنگی | تو پرنده‌ی نقره‌گون
    ▨ نام شعر: تو پرنده‌ی نقره‌گون▨ شاعر: هوشنگ چالنگی▨ با صدای: ارژنگ آقاجری https://soundcloud.com/arjanga▨ پالایش و تنظیم: شهروزـــــــــــــــــتو پرنده‌ی نقره‌گون وگل‌های صخره را نخواهی دیداین‌جاکه سایه‌های اشباحیتن به مرگ نمی‌سپرندپس کنار این سوت‌های بخشندهکه می‌گذرند ونفس این نقرهکه فرومی‌ریزدبمان و نگاه کنگیاهی بومی راکه روح اقلیمی خویش به تماشا نهاده‌ استاما من دورم دور ومی‌توانم درین یال‌ها بخزم ومرگ را تحقیر کنمبرخاسته‌امولی به یاد نمی‌آرمخلوتی را که برای وداع داشتمکمان کشیده می‌شود و منشانه‌هایم را از آهی طولانیبیرون می‌برم.▨ هوشنگ چالنگیاز دفتر شعر زنگوله‌ی تنبل
    --------  
    2:07
  • فروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور
    ▨ نام شعر: عاشقانه▨ شاعر: فروغ فرخ‌زاد▨ با صدای: یاسمن زعفرانلو▨ پالایش و تنظیم: شهروز کبیریــــــــــــــــای شب از رویای تو رنگین شدهسینه از عطر توام سنگین شدهای به روی چشم من گسترده خویششادیم بخشیده از اندوه بیشهمچو بارانی که شوید جسم خاکهستیم زآلودگی‌ها کرده پاکای تپش‌های تن سوزان منآتشی در مزرع مژگان منای ز گندمزارها سرشارترای ز زرین شاخه ها پربارترای در بگشوده بر خورشیدهادر هجوم ظلمت تردیدهابا توام دیگر ز دردی بیم نیستهست اگر، جز درد خوشبختیم نیستای دل تنگ من و این بار نور؟های‌هوی زندگی در قعر گور؟ای دو چشمانت چمن‌زاران منداغ چشمت خورده بر چشمان منپیش از اینت گر که در خود داشتمهرکسی را تو نمی‌انگاشتمدرد تاریکی‌ست، درد خواستنرفتن و بیهوده خود را کاستنسر نهادن بر سیه‌دل سینه‌هاسینه آلودن به چرک کینه‌هادر نوازش، نیش ماران یافتنزهر در لبخند یاران یافتنزر نهادن در کف طرارهاگمشدن در پهنهٔ بازارهاآه، ای با جان من آمیختهای مرا از گور من انگیختهچون ستاره، با دو بال زرنشانآمده از دوردست آسماناز تو، تنهائیم خاموشی گرفتپیکرم بوی هم‌آغوشی گرفتجوی خشک سینه‌ام را آب، توبستر رگهام را سیلاب، تودر جهانی این‌چنین سرد و سیاهبا قدمهایت قدمهایم به راهای به زیر پوستم پنهان شدههمچو خون در پوستم جوشان شدهگیسویم را از نوازش سوختهگونه‌هام از هرم خواهش سوختهآه، ای بیگانه با پیراهنمآشنای سبزه‌زاران تنمآه، ای روشن طلوع بی‌غروبآفتاب سرزمین‌های جنوبعشق دیگر نیست این، این خیرگی‌ستچلچراغی در سکوت و تیرگی‌ستعشق چون در سینه‌ام بیدار شداز طلب، پا تا سرم ایثار شداین دگر من نیستم، من نیستمحیف از آن عمری که با من زیستمای لبانم بوسه‌گاه بوسه‌اتخیره چشمانم به راه بوسه‌اتای تشنج‌های لذت در تنمای خطوط پیکرت پیراهنمآه، می‌خواهم که بشکافم ز همشادیم یکدم بیالاید به غمآه، می‌خواهم که برخیزم ز جایهمچو ابری اشک ریزم های‌هایاین دل تنگ من و این دود عود؟در شبستان، زخمه‌های چنگ و رود؟این فضای خالی و پروازها؟این شب خاموش و این آوازها؟ای نگاهت لای‌لائی سحر بارگاهوار کودکان بیقرارای نفس‌هایت نسیم نیم‌خوابشسته در خود، لرزه‌های اضطرابخفته در لبخند فرداهای منرفته تا اعماق دنیاهای منای مرا با شور شعر آمیختهاین‌همه آتش به شعرم ریختهچون تب عشقم چنین افروختیلاجرم، شعرم به آتش سوختی▨فروغ فرخزاداز دفتر شعر تولدی دیگر
    --------  
    9:26
  • محمد مختاری | دانوب خاکستری
    ▨ نام شعر: دانوب ِ خاکستری▨ شاعر: محمد مختاری▨ با صدای: محمد مختاری▨ پالایش و تنظیم: شهروز______________________آن اتفاق که روزی باید می‌افتد آیا افتاده است؟یا من هنوز باید از این سو به آن سوی دنیا بگذرمو چشم در چشم بگردانم بگردم بر خطی که رویا در انتهایش ثابت می‌ماند؟تا آمدم درخشش خورشید را بر برف خاموش و یکدست تماشا کنمتاریکی و هیاهو نگاه و شیشه را فرو بلعید و محو شد مسافت‌شمارتاریخ در فضای سیاهی معلق استو کش می‌آید در نقطه‌چینی سفید که سرعت می‌گیرد دم‌به‌دماینجا کجای دنیاست؟ بعد از درخت‌های سپیدی که دیده‌امبعد از هزار رود که می‌باید آبی می‌زد (اما قطعا سیاه می‌زده‌ست) تازه عبورم از جنگل‌هایی‌ست که بوی خاسکتری می‌پیچاننداز کوره راه‌های پوشیدههمراز استخوانی کسانی که چشم می‌گشوده‌اند از دودی خاکستری به ابری خاکستریکه سایه می‌انداخته است بر رویا و جنایتاز کوره‌های دیروز فاصله‌ای نیست تا این حافظه که محو می‌گذرداز این تونل که بگذرم انگار باز می‌خواهد اتفاق بیفتدخانه چه دور مانده است و گورستان‌ها چقدر تکرار می‌شوند▨محمد مختاری - وین لینتس ۲۶ بهمن ۱۳۷۴ از مجموعه شعر وزن دنیا صفحه‌ی ۹۳______________________این خوانش در تاریخ ۱۸ فروردین ماه ۱۳۷۷ انجام شده؛ یعنی نه ماه پیش از قتل دردناک او
    --------  
    2:41
  • تورج نگهبان | سفری در پیش است
    ▨ نام شعر: سفری در پیش است▨ شاعر: تورج نگهبان▨ با صدای: تورج نگهبان▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــسفری در پیش استسفری دور و درازسفری در آغازسفری به بلندای زمین تا خورشیدو به پهنای دیار تردیدسفری به فراسوی جهانِ خاکیعالمِ افلاکیدر گذرگاهِ غریبی که نه صبح است و نه شامنه نشان است و نه نامنه خزانی، نه بهارنه زمانی در کارساعتِ قلب ز کار افتاده‌ستبا زمان، جان داده‌ستسفری نرم و سبکبه سبک‌بالیِ پرواز خیالبی‌نیاز از پر و بالبی‌نیاز از همه خوبی و بدیکینه‌های ابدیحیله و دانشِ انسانِ دوپاآدمِ سربه‌هواآدم؛ این ذره‌ی ناچیز بزرگآدم؛ این برّه‌ی در قالب گرگجُنگی از حادثه‌ی اوج و حضیضمشتی از فلسفه‌ی ضد و نقیضگاه تا عرشِ خداوند در اوجگاه بر کشتیِ بشکسته ز موجسفری در پیش استسفری دور و درازسفری در آغازسفری در پیش استسفری دور و درازسفری در آغازمن از این سفر دور و درازبازمی‌گردم و، بازدوست دارم که تو با من باشیهمه با من باشندهمه این‌ها که کنون اینجایندیا که بعد از من و ما می‌آیندهمه‌ی ما که به یک شاخه‌ی بودن وصلیمهمه‌ی ما که ز یک خون و هزاران نسلیمهمه آنان که تواناییِ معنا دارندهمه آنان که دلی عاشق و شیدا دارنددوست دارم همه با من باشندغمِ من، دوستِ من،دفتر من، عشقفرزند، پدر، مادرِ مندوست دارم همه با من باشند.▨تورج نگهبان
    --------  
    4:10

Weitere Kunst Podcasts

Über شعر | با صدای شاعر

شعرهای معاصر ایران را با دکلمه و صدای شاعر بشنوید ــــــــــــــ♬ــــــــــــــ برای شنیدن شعرها به تفکیک شاعر، در ساندکلاد ما، بخش پلی‌لیست‌‌ها را ببنید. برای دانلود شعرها، در تلگرام ما عضو شوید. 🔁 لینک کانال تلگرام https://t.me/schahrouzk 🔁لینک ساندکلاد https://soundcloud.com/shah-rouz
Podcast-Website

Höre شعر | با صدای شاعر, Augen zu und viele andere Podcasts aus aller Welt mit der radio.de-App

Hol dir die kostenlose radio.de App

  • Sender und Podcasts favorisieren
  • Streamen via Wifi oder Bluetooth
  • Unterstützt Carplay & Android Auto
  • viele weitere App Funktionen

شعر | با صدای شاعر: Zugehörige Podcasts

Rechtliches
Social
v7.23.11 | © 2007-2025 radio.de GmbH
Generated: 11/16/2025 - 1:58:27 AM